شیرین
شیرین

شیرین

آداب میزبانی

امروز به یک سری رفتارها و گفتارها فکر می کردم و سعی کردم اون رو در قالب یک آموزه که در ذهن ها ماندگار باشه بیارم. 

تو برنامه   ؛ بفرمایید شام ؛ یک نکته ای دیدم که دقیقاْ ‌اون رو تجربه کردم و بهش رسیدم. 

دیدی بعضی وقتا یه جا میری مهمانی و ازتون پذیرایی می شه ولی حس می کنید کسی که داره بهتون تعارف می کنه یا پذیرایی می کنه چه قدر با اکراه این کارو انجام میده؟؟؟؟؟؟؟ 

چه احساسی دارید؟ 

واقعاْ‌ وقتی کسی کاری براتون انجام می ده و با حالتی شبیه به منت آیا اون کار یا محبت به دلتون می شینه؟ مطمئناْ‌نه . 

 حالا فکر کن جایی بری و کسی ازت پذیرایی می کنه با کلماتی مانند: ایش- چه قدر خسته شدیم ها- چه قدر باید کار کنیم و از این قبیل کلمات جلوت کارد و بشقاب بگذاره یا میوه تعارف کنه یا میز ناهار یا شام رو بچینه... 

 البته شاید خود میزبان توجهی نکنه یا جور دیگه قضیه رو ببینه اما به نظر من این که تو بعضی خونه ها آدم اشتهاش باز می شه و دوست داره بیشتر به اونجا بره یکی از دلایلش همینه. 

زمانی که من مجرد بودم خیلی وقت ها مهمان هایی داشتیم که  من اون شب حوصله دیدنشون رو نداشتم و شاید غریبه هم نبودن اما خوب من خسته بودم (البته اینم بگم که هیچ وقت نشده بود که دوست نداشته باشم پذیرایی کنم - من مهمونم از هر سنی و هر کس که باشه افت کلاس نمی دونم که جلوش خم و راست بشم) خلاصه اون موقع ها به خاطر کمک به مامان پذیرایی های اولیه با من بود و یادمه مامانم همیشه می گفت : 

۱- سعی کن از بزرگ به کوچک تعارف رو شروع کنی اما هیچ وقت یه نفر رو رد نکن و سراغ بعدی بری حتی اگه کوچولو بود. 

۲- اول جلوی غریبه ها بگیر بعد اعضای خانواده حتی اگه مهمون ۵ سالش بود . (که این اصلاْ تو خانه های قدیمی رسم نیست : اول بابا بعد مامان بعد داداش و خواهر بزرگ بعد خاله عمو دایی عمه بعد خواهر و برادر تو خونه ای (که یه وقت ناراحت نشن) بعد هم اگه شد مهمون بیچاره... 

۳- اگه مهمونت قدیمی بود و با فرهنگ سنتی : اول جلوی آقا بگیر و اگر امروزی بود و روشنفکر اول جلوی خانم lady is first- این هم زیاد با خونه های سنتی سازگار نیست - به خصوص اگر میزبان خانم باشد.

4- این قانون واسم از همه مهم تر بود و به بقیة قوانین ارجحه : اول اونی که غریبه تره -  مثلاً‌ اول شوهر عمه بعد عمه- اول شوهر خاله بعد خاله- اول زن دایی بعد دایی- اول زن عمو بعد عمو و ....  

تو بعضی خونه ها به مهمونی که میری صد رقم غذا جلوت میذارن - شیش بار می گن بفرمایید اما خوبه یه تعارف کوچک باشه و به دل باشه.

پس چه خوبه که اگه کسی به منزل ما میاد حتی اگه اون روز حوصله نداریم خسته ایم یا اصلاْ‌ میزبان کس دیگری است و ما فقط همکاری می کنیم یا حتی از مهمونه خوشمون نمیاد : بدون قرقر کردن - با روی باز - و با رضایت تعارف کنیم و اگه واقعاْ‌ خسته ایم بنشینیم و بدون تعارف به مهمانمان بگیم : 

ما با شما تعارف نداریم خودتون از خودتون پذیرایی کنید.  

به همین سادگی و بسیار زیباتر از قبل. 

نظرات 1 + ارسال نظر
پدر بزرگ 1389,11,28 ساعت 11:27

دخترم . وقتی می بینم که رسم و رسوم هنوز طرفدار داره مخصوصا بین بعضی از جوونا .خیلی خوشحال می‌شم و میدونم که پدر و مادرت هم از این موضوع خوشحالن. خوش به حالشون که دختری مث تو دارن.راستی اینارو به بچه‌هاتم یاد میدی؟

سلام- ممنون از نظر پر از مهر و محبتتون...
ان شا الله اگه خدا خواست حتماْ‌... چون من کل آدم سخت گیریم
اما اینو هم می دونم که مطمئناْ‌ تو هر زمینه ای هر چقدر هم بدونیم باز هم کمه- به امید بهترینها برای شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد