شیرین
شیرین

شیرین

اندر حکایت مادرزن ها و دامادها

آزمایش محبت دامادان توسط مادر زن

زنى سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند. یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه‌اى که دامادهایش به او دارند را ارزیابى کند.
یکى از دامادها را به خانه‌اش دعوت کرد و در حالى که در کنار استخر قدم مى‌زدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.
دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را نجات داد.
فردا صبح یک ماشین پژو ٢٠٦ نو جلوى پارکینگ خانه داماد بود و روى شیشه‌اش نوشته بود:
«متشکرم! از طرف مادر زنت»

زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توى آب وجان زن را نجات داد.
داماد دوم هم فرداى آن روز یک ماشین پژو ٢٠٦ نو هدیه گرفت که روى شیشه‌اش نوشته بود:
«متشکرم! از طرف مادر زنت»
 
نوبت به داماد آخرى رسید.
زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت.
امّا داماد از جایش تکان نخورد.
او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم.
همین طور ایستاد تا مادر زنش درآب غرق شد و مرد.

فردا صبح یک ماشین بى‌ام‌و ی کورسى آخرین مدل جلوى پارکینگ خانه داماد سوم بود که روى شیشه‌اش نوشته بود:
"متشکرم از طرف پدر زنت" 
 
دریافتی از دوست عزیزم - ایمیل
نظرات 2 + ارسال نظر
زن ذلیل 1390,01,29 ساعت 11:20

آخ اگه مادر زن منم همینکارو میکرد چی میشد. اما نمیشه زرنگه. راستی شب چهارشنبه سوری امسال بییایید محله ما . میخوام مادرزنمو آتیش بزنم از روش بپریم.

این ها رو نگید - مادر زن اولین کسیه که تمام دغدغه هر روزش خوش بودن دخترشه- اینکه ا ز نظر مالی روحی و عاطفی در شرایط خوبی باشه البته منظورم اون مادر زن هایی که احترام به داماد می ذارن ومحبتشون قدر یه دنیاست نه مادران فولاد زره که کار یاد دختراشون می دهند و بقیه دامادهارو تو سر داماد خودشون می زنند/.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد